پاورقي

حاشيه‌اي بر اتفاقات معمولي

:: من بدهكارم.

نقل قول از سردار رويانيان:
«با فراخوانی که ایران خودرو در بحث پژو 405 داشت و اصلاح سوختی که این گروه خودروساز انجام داد، در حال حاضر ایران خودرو از مردم و پلیس طلبکار است.دلیل این مسئله نیز این است که ایران خودرو به مردم اعلام می کند که چرا برای اصلاح سیستم سوخت رسانی خود اقدام نمی کنند که این موضوع شجاعت یک گروه خودروساز در پذیرفتن نقصش را نشان می دهد»


جناب آقاي ايران خودرو!

من به شما بدهكارم. چون‌كه شما در كمال حسن نيت، از انحصاري كه در اختيارتان قرار گرفتانيده شده؛ كمال استفاده را مي‌كنيد و يك پژو پارس را به قيمت 16000 دلار به من مي‌فروشيد تا نكند شيطان مرا گول بزند و بروم با اين پول، يك توياتايي، نيساني، پژو راستكي‌اي، چيزي بخرم و خداي ناكرده، با اين عمل غيرمسئولانه خود، جيب متورم استكبار جهاني و ايادي شرق و غرب آن را انباشته‌تر كنم و ناخواسته، در كشتار كودكان مظلوم عراق و افغانستان و فلسطين سهيم گردم.

باري، من به شما بدهكارم. چون‌كه شيره‌ي زندگي‌ام را براي يك چارچرخه اسقاطي از من بازمي‌ستانيد تا پول –اين چرك كف دست و اين مايه‌ي بدبختي و انحطاط تمامي انسانها و جوامع- مرا نفريبد و به راههايي كه خدا نمي‌پسندد، رهنمونم نگرداند.

من به شما بدهكارم، چون‌كه اين قوطي چرخ‌داري كه به من داده‌اي؛ رفاه طلبي و خوي كاخ‌نشيني را از من مي‌زداياند. اگر فرمانش سفت نبود، اگر ترمزش خوب بود، اگر شيشه‌برقي‌اش مثل آدم كار مي‌كرد، اگر دنده‌اش را نمي‌بايست دودستي جا بزني، اگر صندلي‌اش راحت بود و اگرهاي ديگر، آن‌وقت رفاه‌طلبي و عافيت‌گزيني جاي خوي سخت‌كوشي مرا مي‌گرفت و به سايه تنبلي مي‌خزيدم و شايد مرفهي بي‌درد و انگل اجتماع از آب در مي‌آمدم.

من به شما بدهكارم، چون‌كه سبب خير مي‌شوي تا خداوند روزي قشر كارگر و زحمتكش تعميركار را به وسيله‌ي من تأمين نمايد.

من به شما بدهكارم، چون پول آن ترمز ABS و هر چيز جديدي را كه اختراع مي‌نماياني، به چند برابر از من مي‌گيري تا خداي ناكرده خوي مفت‌خوري و ديوزگي در من زنده نگردد و برعكس، به بخشندگي و گشاده دستي، خو بگيرم.

من به شما بدهكارم، چون كارمندهايت، با من توهين‌آميز و خود-برتر-طلبكار-صاحبِ‌جان‌ومال‌وناموس‌-بينانه رفتار مي‌نمايند و اين خلق نيكوي آنها، باعث مي‌گردد غرور و تكبر شيطاني از وجود من رخت بربندد و جاي خود را به تواضع و فروتني –كه صفاتي ممدوح و پسنديده مي‌باشند- بدهد و كلاً با ممارست و پشتكاري كه اين كارمندان نمونه دارند؛ به ما مي‌آموزند كه چگونه در اين دير خرابات (كنايه از دنياي پست مي‌باشد) خاكي باشيم و بتوانيم در اين جامعه، بهتر زندگي نماييم.

اي ايران خودرو، اي عزيز!

من به شما بدهكارم، چون ماشينهايت زشت و عقب‌مانده و بي‌كلاس مي‌باشد و علاوه بر آنكه حس غرور ماشين-باكلاس-سواري را در من مي‌كشاند؛ باعث مي‌شود ديگران –خصوصاً بانواني كه كنار خيابان ايستاده مي‌باشند- به من توجهي ننموده و لذا، ناخواسته به دام اميال شيطاني خود، گرفتار نگرده شوم.

من به شما بدهكارم، چون‌كه در لحظه سوار شدن به خودروي خود، خداوند را در نظر مي‌آورم و از او براي سلامت رسيدن به مقصد، طلب رحمت مي‌كنم. حال آنكه اگر يك خودرو ساخت بيگانگان دين‌ستيز و دست‌نشاندگان مزدور آنها را سوار مي‌شدم؛ چه بسا كه با گرفتار شدن در دام توطئه شوم و شيطاني دشمنان، كه قصد دين و دنياي ما را دارند؛ آهسته آهسته از ياد خدا غافل شده و به آلت دست آن دين‌سوزان دنياپرست، تبديل مي‌گرديدم.

من به شما بدهكارم، چون‌كه باعث مي‌شويد همواره در آخر كار خودم تأمل بنمايم و هميشه و در همه حال به ياد واپسين دم خود باشم و لحظه‌اي از مرگ –اين عاقبت‌الامور- غافل نمانم.

من به شما بدهكارم، چون مرگ در بستر را از من ستاندانده و به جاي آن، مرگ در آغوش شعله‌هاي آتش، كه مرگي بس اسطوره‌اي و قشنگ مي‌باشد را، برمن ارزاني داشته‌ايد.

اي ايران خودرو،
اي قشنگ،
اي سرور و سلطان همه‌ي خودروسازان عالم امكان، از صدر بشريت تا كنون،
اي دره‌ي نادره‌ي روزگار،
اي سمبل يگانه‌ي تمدن و صنعت ملتي مظلوم و پرتلاش،
اي تجسم خودكفايي،
اي هنر،
اي ...
اي

اي ايران خودرو،
حيف از آن ايران كه اول اسمت گذاشته‌اي...
0 نظر ارسال مطلب به بالاترين: Balatarin