پاورقي

حاشيه‌اي بر اتفاقات معمولي

:: روزهايي هستند كه هرگز از يادشان نخواهي برد ... روزهايي كه برق اشك در چشماني مي‌نشاني كه دوستشان داري ... روزهايي كه دست مهر، بر دستاني مي‌سايي كه دلت مي‌خواهد تا ابد در ميان انگشتان خسته و پريشان تو باشند ... روزهاي خوب، روزهاي بد ... و روزهايي كه از آن پس، دهانت را تا هميشه خواهي دوخت، كه به دوستت دارم، نيازارد ... روزهايي كه سادگيت و نادانيت، به باورت مي‌آيد ... و روزهايي كه روزگار، سخت‌ترين درسهايش را به تو مي‌آموزد ... درس خاموشي ... درس سكوت ...

... روزهايي كه هرگز از يادشان نخواهي برد،
0 نظر ارسال مطلب به بالاترين: Balatarin