پاورقي

حاشيه‌اي بر اتفاقات معمولي

:: محاسبه
رييس جمهور: «اواخر سال ‪ ۸۵‬ و سال گذشته یکباره دیدیم که یک اتفاق پیش بینی نشده و مضر در بخش مسکن در حال وقوع است و یکباره موج سنگینی اتفاق افتاد، به طوری که روزانه قیمت مسکن بالا می‌رفت... از وزیران اطلاعات و اقتصاد خواستم که به سرعت موضوع را بررسی کنند زیرا اخباری داشتیم که باند ویژه‌ای نشسته‌اند و در ارتباط با برخی بانکهای خصوصی و دولتی منابع بانکی را وارد بازار مسکن کرده اند... وزیر اطلاعات گزارش داد برخی بانکها بیش از یک هزار و ‪۵۰۰‬میلیارد تومان پول را به افراد خاص داده‌اند. وقتی خواستیم با این موضوع برخورد کنیم؛ دست‌های فراوانی وارد کار شد و به رغم اینکه دولت، بانک مرکزی را موظف کرد که بر قانون اعطای وامها نظارت کند، برخی عوامل مقاومت کردند.» لينك خبر

و اما محاسبات حقير در اين ارتباط، حاكي از آن است كه قيمت متوسط يك متر مربع مسكن در تهران، الان بايد حوالي يك و نيم ميليون تومان باشد. البته، كسي كه بخواهد بازار مسكن را تحت تأثير قرار بدهد و در عين حال، سود نيز بكند؛ به احتمال زياد، طرف مناطق ارزان و طبيعتاً كم بازده نمي‌رود. اگر حواسش جمع باشد، روي فرشته و زعفرانيه و بخشهايي از نياوران سرمايه‌گذاري مي‌كند كه ارزش افزوده‌اي به مراتب بيشتر دارند. به هرحال، ما براي اينكه نه سيخ بسوزد و نه كباب، همان متوسط را در نظر مي‌گيريم. يعني متري يك و نيم ميليون تومان. به اين ترتيب، با آن هزار و پانصد ميليارد تومان وام، مي‌شود يك ميليون متر مربع، ساختمان در اين شهر خريد. اما بشنويد كه مساحت تهران، قريب به 862 كيلومتر مربع است (البته با حومه، سر به 2000 كيلومتر هم مي زند) كه منهاي معابر و فضاهاي باز و امثال آنها، تقريباً 50 درصد سطح آن، تحت اشغال ساختمانها است. يعني 431 كيلومتر مربع. حال اگر به طور متوسط، هر ساختمان، تنها دو طبقه داشته باشد؛ در اين شهر، 862 كيلومتر مربع، يعني 862 ميليون متر مربع، بناي ساخته شده وجود دارد. بدين ترتيب، شما با اين پول، تنها مي‌توانيد 0012/0 كل املاك تهران را بخريد. يا به عبارتي، 12/0 درصد (يعني تقريبا يك دهم درصد) اين املاك را.
حالا محض رضاي خدا، يك نفر به من بگويد كه آيا واقعاً مي‌شود با 12/0 درصد يك چيزي، تمام آن را به اين وضع مفتضح، به آشوب كشيد؟

پ.ن 1: به عقيده من البته، كار، نشد ندارد. فقط كمي پشتكار مي‌خواهد. كه به حمدالله، اصلاً كم نداريم. آن بنده‌ي خدا هم اگر اين داستان را مي‌شنيد، در عزم خودش، بسي جزم‌تر مي‌شد و به كوري چشم نق‌زنان و آيه‌ي-يأس-خوانان عالم، شايد، تا حالا درياها و بلكم اقيانوسهايي از دوغ، بر پهنه‌ي گيتي موج مي زد.

پ.ن 2: عارضم كه قيمت 862 ميليون متر مربع ساختمان در شهر تهران، از قرار هر متر مربع، يك و نيم ميليون تومان، سر به فلك مي‌زند. يعني 000/000/000/000/293/1 تومان. براي درك بهتر اين رقم، توجه داشته باشيد كه بودجه‌ي مصوب كل كشور در سال 1386، برابر با دو ميليون و سيصد وشانزده هزار ‏و هشتصد و پنجاه و شش ميليارد و پانصد و پنجاه و نه ميليون ريال (2.316.856.559.000.000) است. يعني حدودآ 240 ميليارد دلار. با اين حساب، قيمت تهران، تقريباً 6/5 برابر آن است.
0 نظر ارسال مطلب به بالاترين: Balatarin